محل تبلیغات شما

خاله ام حرف می زد باهام، میگفت، من مسئله ام بچه نیست و نبوده، بدون بچه میتونستم زندگی کنم ولی وقتی حتی اخلاق هم نداره، من دلم رو به چی خوش کنم. نه علاقه ای بینمون هست، نه رابطه ای، نه اخلاقش خوبه، بمونم که چی بشه، مطمئنم چهار روز دیگه پدرش بمیره کلا میره خونه ی مادرش زندگی میکنه چون هیچ کشش و محبتی تو وجود این آدم نیست. ده سال باهاش زندگی کردم، به خاطر اینکه هر وقت اومدم حرف جدایی بزنم مامانم حالش بد شد. از ترس اینکه اون مریض نشه سوختم و موندم، الان که تو کماست تمومش کنم. بذار خیالم راحت باشه که مجردم. بدونم مردی نیست که بهم محبت کنه، اینطوری راحتتر تنهایی ام رو تحمل میکنم. 

دعا کنید برامون. 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها