محل تبلیغات شما

درگیر بچه ی مریض هستم. 

دیروز به خواهرشوهر بزرگه پیام دادم که تو وضعیتی نیستم که دعوتت کنم. بلافاصله زنگ زد. 

چون می دونم پیش عاملین فتنه است و هی دختره میره و میاد و میگه : ببین سه روز اومد شمال خونه ات الان یه شب دعوتت نمی کنه! خواستم دماغش بسوزه.


.

دیشب کل فرشا رو جمع کردیم با همسر که کاملا وارد فاز گرفتن از پوشک بشیم. 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها