محل تبلیغات شما

یه فکر امروز آرومم کرد اینکه این دختره اینقدر نشسته با خودش فکر کرده که 46-47 سالش شده شوهر گیرش نیومده، چرا اینطوری شده و چه بدی داشته که کلا زده به سرش. بر دیوانه هم حرجی نیست. حرفی که سال اول و ماه اول عقدمون همسر زد و گفت خواهرم دیوانه است. 

بنده ی خدا بدجوری بابت ازدواج نکردن اعتماد به نفسش پایینه و هی میشینه فکر م یکنه میگه فلانی که هیچی نداره. مذهبی هم هست و نمازخونه و کلی از من کمتره چرا داداشم رفته باهاش ازدواج کرده. بعد این فکرا هی حالش رو بدتر میکنه. البته تراوشات ذهنی اش من رو به این نتیجه رسوند و کاملا آروم. 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها